آیا تا به حال بهجای آماده شدن برای امتحان روز بعد ، به کارهای غیرضروری مثل فیلم دیدن، تمیز کردن خانه، چرخیدن در فضای مجازی و…. پرداختهاید؟ یا برایتان پیش آمده که به جای انجام دادن پروژه درسیتان، یکدفعه به خودتان بگویید خووب! بهتره اول به دوستم زنگ بزنم…. بعد ناگهان حس میکنید گرسنه اید و طبیعتا به فکر خوردن غذا میافتید و شاید هم ترجیح بدهید حین خوردن غذا، خودتان را دیدن یک فیلم سرگرم کنید. بعد از آن هم احتمالا میگویید خسته ام و حالا میخوابم و فردا به پرژهام میرسم! بله … ما همینطوری از انجام دادن کارهایمان فرار میکنیم …
اینها نمونهای از کارهایی است که بین شما و کاری که باید انجام دهید، اتفاق افتاده! مانعی به نام اهمال کاری؛ مانعی که هرکار مفرح یا غیرمفرحی را پیش رویتان میگذارد تا بتوانید از مسئولیتتان فرار کنید. اهمال کاری یک تله مخرب است و باید با آن مقابله کرد اما قبل از پیدا کردن راهی برای مقابله، ابتدا باید بدانیم که دقیقا با چه پدیدهای روبه رو هستیم.
بهطورکلی، عمل اهمال کاری در قالب انجام امور نهچندان ضروری بهجای امور مهمتر یا انجام امور خوشایند بهجای امور ناخوشایند بروز پیدا میکند و امور مهمتر به زمان دیگری محول میشوند. رفتار اهمال کارانه، زیانبار، غیرضروری و تأخیری است. درواقع بهطور خودخواسته، یک سری اقدامات را به تأخیر میاندازیم با اینکه میدانیم شرایط بدتر خواهند شد.
برخی از پژوهشگران میان اهمال کاری و تنبلی تمایز قائل شدهاند و فرد تنبل را نسبت به انجام کار، بیمیل میدانند درحالیکه فرد اهمال کار غالباً با مشغول شدن به سایر امور از انجام تکلیف اصلی طفره میرود.
اهمال کاری یعنی اینکه کارهایی را که در حال حاضر لذت بیشتری دارد یا رنج کمتری دارد را انجام دهیم و کارهای ضروریتر و کارهایی که در حال حاضر رنج محسوب میشود اما در آینده لذت بیشتری دارد را به تعویق بیندازیم و کارهایی که ضرورت ندارد اما لذت آنی محسوب میشود را در اولویت قرار دهیم. در واقع قسمتی از مغز که موقع تجربهی اهمالکاری ما فعال میشود، به دنبال « لذت فوری» است، کاملا در حال زندگی میکند و تنها دو چیز برایش مهم است: راحتی و سرگرمی.
نکته مهم این است که دو نوع اهمالکاری یا از زیر کار در رفتن وجود دارد:
یکی درباره کارهایی است برا انجام آنها یک مهلت مشخصی داریم و وقتی که یک مهلت وجود دارد، تاثیر از زیر کار در رفتن، کوتاه مدت است؛ چون معمولا در دقیقه 90 ما دچار ترس و اضطراب میشویم و به هرشکلی که هست، کار را انجام میدهیم- هرچند بی کیفیت!-
ولی نوع دوم« زیر کار در رفتن» وقتی است که مهلتی وجود ندارد… مثل شروع یک شغل، سر زدن به خانواده، ثبتنام در باشگاه ورزشی، رفتن به کلاس زبان، یاد گرفتن یک هنر جدید و…. . همانطور که میبینید این کارها مهلتی ندارند و به نظر میرسد که حتی اگر انجام نشوند، در کوتاه مدت مشکلی را به وجود نمیآورند. اما غافل از اینکه اهمالکاریِ دراز مدت، جلوی پیشرفت در زندگی را میگیرد و در واقع هیچ روزی نمیرسد که این افراد بخواهند شروع به انجام کاری که میخواهند، کنند – اهمالکاری یا به تعویق انداختن کارها، یکی از بزرگترین عواملی است که موجب میشود زندگی ما در چرخه روزمرّگی گیر کند و باعث میشود ما دچار روزمرگی شویم و دستمان از تحقق رویاهایمان کوتاه بماند. اهمال کاری شرایط بسیار سختی را برای ما ایجاد میکند، بهواسطه این رفتار، خودمان را از بسیاری از درجات بالا در کسبوکار، روابط، تحصیلات و … محروم میکنیم. بلاهایی که اهمال کاری سر ما میآورد، بسیار پر رنج تر از لذتهای است که میبریم.…
پس بهتر است هر چه سریعتر به فکر نسخه ای برای رهایی از اهمال کاریهایمان باشیم. داشتن برنامهریزی صحیح و اولویتبندی کارها از تکنیکهای مهم برای مقابله با اهمالکاری است که در نوشتههای بعدی به آن اشاره خواهیم کرد.