شنبه برای خیلی از افراد یک کابوس است و به نظر میرسد که نگاه منفی نسبت به شنبه ها تنها مختص زندگی امروزی نبوده است! صائب تبریزی حدود پانصد سال پیش گفته« فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را – عشرت امروز بی اندیشه فردا خوش است»! شنبه میتواند تداعی کننده پایان تعطیلات و اوقات فراغت، از سرگیری کار بی پایان، مسئولیت های سنگین، شغل نامطلوب، خستگی، تحریک پذیری، عدم تمرکز و حتی برخی علائم بدنی باشد. شاید برایتان عجیب باشد که آمار بسیاری از مشکلات سلامت مثل سکته های قلبی در روزهای شنبه بیش از روز دیگری است.
اما چه چیز شنبه ها ما را سکته میدهد؟ برخی دلایل سندروم صبح شنبه شاید ساده به نظر برسند ولی کاملا تاثیرگذار هستند. شاید تکلیفمان را انجام ندادهایم، شاید آخر هفته رژیم غذایی مان را شکستهایم و حالا پشیمان هستیم، یا شایدهمان طور که بیشتر مواقع صدق میکند، واقعا خستهایم و خوابمان میآید! بدن ما طبق یک ساعت بیولوژیکی کار می کند که تغییرات آن تاثیر قابل توجهی در کارکرد های بدنی و حالات خلقی ما دارد. بنابراین به نظر نمیرسد که دستکاری کردن ساعت بدنمان کار عاقلانهای باشد. با این حال، خیلی از ما در روز های تعطیل تا دیر وقت بیدار میمانیم و در نتیجه روز بعد بیشتر میخوابیم؛ همین کافیست تا ریتم بدنی خود را به هم بریزیم و شروع هفته خود را خراب کنیم.
اما این ها نمیتواند ما را سکته بدهد، میتواند؟ حتما باید عامل مهم تری وجود داشته باشد. به نظر میرسد که این عامل مهم تر، بی میلی افراد نسبت به کار و مسئولیتی باشد که با شروع هفته بدان مشغول میشوند. طبیعی است که اگر به کاری که شنبه ها از سر میگیرید علاقهای ندارید یا حتی از آن بیزارید، خواب کافی، دوش آب سرد، نوشیدن چای یا قهوه، تهیه لیست وظایف و کاری موجب بالا رفتن نارضایتی، استرس، افسردگی و تحریک پذیری در شما میشود، بازدهی شما را پایین آورده و خلاقیتتان را نابود میسازد و تا وقتی تغییری در این شرایط ایجاد نشود، تغییری هم در حال و روز شنبه ها و البته سایر روزهایتان ایجاد نخواهد شد.
پس اگر با مسئولیت های خویش در زندگی راحت نیستید، شاید وقت آن رسیده باشد که درباره آن ها تجدید نظر کنید.