رفتارمان را زیر ذرهبین بگذاریم، ببینیم که در موقعیت های مختلف چطور رفتار میکنیم. بسیاری از واکنشهای ما به محرکها و موقعیتها از ناخودآگاه ما سرچشمه میگیرد و گاهی تعجب خودمان و اطرافیان را برمیانگیزاند. شناخت و آگاهی نسبت به مکانیسمهایی که رفتار را هدایت میکند، مفید به نظر میرسد. یکی از این هدایتگرهای رفتار، مکانیسمهای دفاعی هستند. مکانیسمهای دفاعی به طور ناهشیار عمل میکنند و استفاده بهینه از آنها رنج و درد و تنش یک موقعیت را موقتا کاهش میدهد. میتوان گفت همه ما گاهی به کنارهگیری موقت از واقعیت به وسیله استفاده از مکانیسمهای دفاعی نیاز داریم تا به این ترتیب از خود در برابر آسیب حاصل از واقعیتهای دردناکی که در زندگی همه ما وجود دارند، محافظت کنیم. یادمان باشد که افراد با بهکار بردن مکانیزمهای دفاعی، مسایل و مشکلات خود را حل نمیکنند، بلکه فقط موقتا آنها را از حوزه هشیاری کنار میزنند. پس استفاده مکرر و افراطی از این مکانیسمها خطرزاست و ما را از واقعیت دور میسازد.
در زیر، به برخی از مکانیسمهای دفاعی اشاره میکنیم:
واکنش وارونه: زمانی است که شما احساس و رفتار خود را به طور اغراق آمیزی عکس آن چیزی که هست، نشان میدهید. مثال:
- امکان دارد افراد با تظاهر به عشق، نفرت خود را نسبت به شخصی پنهان کنند.
- وقتی نسبت به یکی از نزدیکان خود حس خوبی ندارید، اما در مواجه با او بسیار به او احترام بگذارید و به اصطلاح تحویلش بگیرید.
- کسی که تکانه حیوانآزاری دارد، عضو فعال انجمن حمایت از حیوانات میشود.
فرافکنی: نسبت دادن امیال و احساسات و افکار غیرقابل قبول و غیراخلاقی خود به دیگران. این واکنش، مصداق ضربالمثل ” کافر همه را کیش خود میپندارد” میباشد. مثال:
- افراد پارانویید از آنجایی که خودشان نسبت به بقیه بدبین هستند، بر این باورند دیگران هستندکه نسبت به آنها بدبین اند.
- مردی که به همسرش خیانت کرده، اما در واقع همسرش را متهم به بیوفایی و خیانت میکند و به او شک دارد.
جابهجایی: انتقال انرژی، احساسات و هیجانهای استرسزا از یک شخص و یا شیء (تهدید کننده و یا غیر قابل دسترس) به فرد و یا شیء امنتر و در دسترس. مثال:
- مردی از رییس خود عصبانی است و چون نمیتواند عصبانیت خود را به رییس نشان دهد، در خانواده با همسر و فرزندانش بدخلقی میکند.
- زنی که از همسرش ناراحت و خشمگین است، دست به شکستن وسایل خانه میزند.
دلیلتراشی: تراشیدن دلیل “خوب و منطقی” برای قانع کردن خودِ جریحهدار شده یا توجیه رفتار و احساسات غیر موجه و نادرست. مثال:
- وقتی کسی شغل مورد نظر خود را به دست نمیآورد، میکوشد خود و دیگران را متقاعد کند که اصلا آن شغل مناسب او نبوده و میلی به آن نداشته.
- دانشآموزی که در کنکور شکست خورده و در توجیه آن میگوید: اصلا دانشگاه چه فایدهای دارد؟ مگر آنها که دانشگاه رفتند به کجا رسیدند؟
واپسروی: تلاش برای بازگشتن به مراحل پیشین رشد (زمانی که توقعات کمتری از شخص وجود داشته) یا به عبارت دیگر، حل مسئله به شیوه کودکانه/ افراد در مواجه با استرس یا چالش شدید، ممکن است سعی کنند با انجام رفتارهای ناپخته و نامناسب، اضطرابشان را کاهش دهند. مثال:
- گاهی دانشآموزان در مدرسه، هنگام استرس یا امتحان یا روزهای اول مدرسه، به انگشت مکیدن، گریه کردن و.. روی میآورند.
- دختر بزرگسالی که هنگام سرخوردگی و ناکامی، عروسکهای خود را بغل میکند یا وابستگی شدیدی به پدر و مادر خود پیدا میکند (مانند دوران کودکی).